وزوان آنلاین:تقدیر و تشکراز شهردارو شورای اسلامی و خیر نکیوکار جناب آقای حاج رضاعبدی پورمدیر عامل محترم مجتمع گردشگری تاج ماه وزوان و سروده جناب آقای ابوالفضل احقاقی

لوح سپاس

جناب اقای حاج رضا عبدی پور پدر سازندگی شهر وزوان

مدیر عامل محترم مجتمع گردشگری تاج ماه وزوان

                        با سلام واحترام و تحیات الهی                                            

یکی از ارزش های بسیار زیبا و جمیل دین مبین اسلام فرهنگ انفاق ، خیر اندیشی ، نیکوکاری و تلاش در جهت خیر خواهی مردم و جامعه است که اثرات فرهنگی اجتماعی و اخلاقی آن تا نسل ها مانا و ماندگار خواهد ماند .

مدیر وزوان آنلاین بر خود لازم می داند ازشهردار محترم مهندس محمدرضا شفیعی  مرد سازندگی و اعضای محترم شورای اسلامی وزوان که دیده ی بیدار و امیدوار مردم ایران و وزوان به مسئولان متعهدی دوخته شده است که با شور و شعف و حس تعهد و مسئولیت ، ضمن انجام وظیفه ، مجدانه تلاش می ورزند. و جناب آقای حاج رضا عبدی پور پدر سازندگی شهر وزوان سال ۱۴۰۲و مدیر عامل محترم مجتمع گردشگری تاج ماه وزوان

و مجموعه همکارانتان که با ایجاد فضایی فرهنگی و صمیمی برای شهروندان وزوان و  پیشکسوت که عمری را برای اعتلاء فرهنگ ، هنر و ادب این مرزو بوم زحمت کشیده اند، فراهم نموده اید و به شایستگی ، خادمی این مردم ولایی و فهیم را می نمایید ، تقدیر به عمل آورده ، امید که در سایه معجزه ی ماندگار پیامبر(ص) «قرآن کریم» و مساعی خیرخواهانه فرهنگ دوستانی همچون شما ، شاهد رشد و بالندگی دو چندان فرهنگ و هنر ایران اسلامی و وزوان  باشیم.

همواره صحت ، سلامتی و بهروزی قرین راه پر تلاش تان باد

حسن اسدی :وزوان آنلاین

زمونه قایق شو  یک جای  زیبا جا گذاشت

تابلوی نقاشی ها شو به امید ما  جا   گذاشت

وای اگه خون سیاوش دامن شبو بگیره

وای اگه به زخم رستم ،سهراب قصه بمیره،سهراب قصه بمیره

وای اگه درفش کاوه بشه باز خنجر ضحاک

وای اگه از تخت جمشید خسرویی بیوفته رو خاک

نمی گم بدیم ولی خوبی هامون خیلی کم

نمی گم بدیم ولی خوبی هامون خیلی کم

جای عشق دلامون پر از کینه و رنج و غمه

 وای اگه کمون آرش بشکنه به دست کینه

وای اگه دوباره شیرین مرگ فرهادو ببینه

دیگه از غرور این خاک چی می مونه چی می مونه

واسه بچه های وزوان چه کسی قصه می خونه

کاش میشد دلا مونو یک جوری جارو بکنیم 

خونه خالی عشقو آب و جاور بکنیم

کاشکی   از بغض دماوند خون نشه قلب ستاره

 (منظور پایتخت تهران وقلب  ستاره شهر وزوان )

کاش نیاد روزی که مهتاب توی کوچه پا نذاره

کاش میشد اسیراون سادگی  شعرهای سهراب میشدیم

واسه دل بردن و  دل خریدن  از هم عاشقونه  بی تاب می شدیم  

  کاشکی از چشمای مجنون (استاد عبدی پور) خواب لیلی رو نگیرن

کاش فرشته های عاشق توی آسمون نمیرن،توی آسمون نمیرن

وای اگه کمون آرش بشکنه به دست کینه

وای اگه دوباره شیرین مرگ فرهادو ببینه

دیگه از غرور این خاک چی می مونه چی می مونه

واسه بچه های وزوان چه کسی قصه می خونه

سرتا پایت را حلاصه کنم که میشوی مشتی خاک……..که ممکن بود خشتی باشی در دیوار یک خانه یا سنگی در دامان یک کوه یا قدر ی سنگ ریزه در انتهای یک اقیانوس ،شاید گلی در گل دان ،یا حتی غباری بر پنچره

جناب اقای حاج رضا عبدی پور پدر سازندگی شهر وزوان

اما شما برگزیده شدید برای  نهایت ، شرافت ، انسانیت   سازندگی ، آبادانی و پرورد گارم  بزرگوارانه اجازه داد یرای شما برای، نفس کشیدن ،  دیدن ، شنیدن،  فهمیدن، رنج دوران کشیدن  و منتخب گشدید برای قرب، رجعت و  سعادت

ابوالفضل احقاقی