حسین صمیع :بیاییم موقعیت ها را درک کنیم وآینده زادبوم،فرزندان وفرهنگ وتمدن خود را به بهای اندک نفروشیم.حضوراتباع خارجی در منطقه وخطر دگردیسی
حضوراتباع خارجی در منطقه وخطر دگردیسی. وروداتباع خارجی بویژه افاغنه پس از جنگ های داخلی در کشور افغانستان به ایران، امری است که از سالها قبل تا کنون، بحث هایی را در پی داشته است. حضور این اتباع در ایران ودیگر کشورها به یک موضوع حاکمیتی تبدیل گشته و تعیین سرنوشت ومسائل وجایگاه آنان در
حضوراتباع خارجی در منطقه وخطر دگردیسی. وروداتباع خارجی بویژه افاغنه پس از جنگ های داخلی در کشور افغانستان به ایران، امری است که از سالها قبل تا کنون، بحث هایی را در پی داشته است. حضور این اتباع در ایران ودیگر کشورها به یک موضوع حاکمیتی تبدیل گشته و تعیین سرنوشت ومسائل وجایگاه آنان در کشور های میزبان، از بدوتا کنون به حکومت ها گره خورده است ومردمی که پذیرای این میهمانان در شهرها و روستا های کشوربوده وهستند، نقش کلی دراین باره نداشته وچاره ای جز میهمان نوازی وانقیادنداشته اند چرا که وقتی میهمانی برآنان وارد شد، اول به رسم مسلمانی ومیهمان نوازی که از ویژگی واختصاصات ایرانیان است ودوم به رسم ضرورتهای سیاسی وحکومتی که بدانها اشاره شد، چاره ای جز کنار آمدن با آنان نداشته وندارند. دراین میان برخی از شهرها و روستا های کشور بدلیل موقعیت های خاصی که دارا هستند از جمله :فقر ومحرومیت اقتصادی، وجود بسترهای لازم برای کارهای زمخت وسخت، استقرار قطب های صنعتی، بویژه سنگبریها و خالی از سکنه بودن منازل وخانه ها بویژه در بافت های سنتی وغیره ازپارامترهایی هستند که امکان حضور بیشتر وایجاد تراکم ولایه های جمعیتی را برای اتباع، در آن مکانها فراهم نموده است. بطوری که گاهی مشاهده می گردد که یک منطقه یا محله، کلا در اختیارآنان قرار دارد ومحلی برای سکونت آنان در شهر یا روستا ای شده است. حضورو سکونت عادی ومعمولی اتباع خارجی در هر کشور وشهری امروزه امری اجتناب نا پذیر است وهیچ گونه حساسیت و واکنش چشمگیری را در پی ندارد ولی مشکل از آنجاهایی بوجود می آید که حضور آنان در یک شهر، به طرزی سامان گرفته باشد که تمامی یا اکثر فرصت های شغلی، کاری، اقتصادی وسکونتی را از افراد بومی سلب نموده باشد. اینجاست که خطر بالقوه وبالفعل احساس می شود. بالفعل یعنی آنچه که امروز وجود دارد وبعینه قابل رویت وهویداست وبعضا موجب بوجود آمدن اعتراضاتی نیز می گردد ولی چندان اهمیتی نداشته وقابل گذشت وتحمل وتحت کنترل است. اما خطر بالقوه آن به مراتب شدید تر وحتی غیر قابل پیش بینی خواهد بودوقطعا موجب دگردیسی فرهنگی، نسلی، نژادی وهویت زدایی نیز خواهد شد. در منطقه میمه، دوشهر وزوان ومیمه تقریبا در معرض یک چنین استحاله ای قرار دارند واین موضوع، جای هیچ شکی ندارد. دلایل آن را بطورکلی بیان کردیم ولی باید مردم ومسوولین دراین باره به هوش باشند چرا که اتباع خارجی دراین میان هیچ تقصیری ندارند آنان به هر جایی که موقعیت مناسب تر زیستی، اقتصادی وشغلی باشد ناگزیر مهاجرت می نمایند واین بسیار طبیعی است. مسوولین باید موقعیت های شغلی واقتصادی را بیشتر برای افراد بومی وایرانی فراهم نمایند. امکانات اقتصادی را دراختیار آنان قرار دهند تا ناگزیر برای درآمد بهتر خود به شهرهای دیگر مهاجرت نکنند ومردم نیز باید، به سکونت گاه وموطن اصلی وشهر ودیار خوداهمیت داده ودر صورت مهاجرت، به زادگاه خودبازگشت نموده ویا امکانات سکونتی ومنازل خود را در اختیار هموطنان وهمشهریان خود قرار دهند. بعضا دیده شده که هموطنی ساختمانی خریداری نموده وآن را تمام قد در اختیار اتباع خارجی قرار داده وخود در شهرهای بزرگ سکونت دارد. این یعنی ایجاد امکان برای حضور اتباع دیگر. بیاییم موقعیت ها را درک کنیم وآینده زادبوم،فرزندان وفرهنگ وتمدن خود را به بهای اندک نفروشیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰