تاملی در انجام کار خیر
تاملی در انجام کار خیر ﴿وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (آلعمران، آیه ۱۰۴) خداوند سبحان، انسان را بهگونهاى آفریده که بتواند خیر و شر را از هم تشخیص دهد. ازاینرو، هر انسانى میداند که عدالت، نیکوست و ستم، زشت و بد است و احسان به دیگران،
تاملی در انجام کار خیر
﴿وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (آلعمران، آیه ۱۰۴) خداوند سبحان، انسان را بهگونهاى آفریده که بتواند خیر و شر را از هم تشخیص دهد. ازاینرو، هر انسانى میداند که عدالت، نیکوست و ستم، زشت و بد است و احسان به دیگران، نیکوست و تجاوز به حقوق مردم، بد است. اگر این شناخت و آگاهى از انسان گرفته شود، درواقع، انسانیت از او سلب میشود و با سایر حیوانات تفاوتی نخواهد داشت. کوتاهترین سخن در شناساندن اسلام این است که اسلام یعنى دعوت به نیکیها و بازداشتن از بدیها. بهفرموده پیامبر خدا(ص): «دو خصلت است که چیزى بالاتر از آن دو نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا» و بهفرموده امام علی(ع): «شادى خود را براى کارهاى نیکى که پیشاپیش (براى آخرت) فرستادهاى زیاد کن و اندوه فراوانت را براى نیکیهایى قرار بده که از دستت رفته است» (غررالحکم و دررالکلم، ج ۲، ص ۵۹۲).
خیر خواهی شیوه پیغمبریست پیـــرو راهش یقین مولاعلیست
حرف نیکو، راه نیکـو سیــرتش بـاقیــات و صالحــات از همــتش
مهر دیدن راه ها امـا بــه خیــر راه مـردم را نمـودنــد پاک سیــر
بر جهادی خوش نمودندرهنمون جنتـــی دادند نشان بر مــؤمنـون
موعظه در کار کردند ابتـــکار آن نصیحت ها بهــشت آورد بــار
از سلامت دم زدند درطول کار عاقبــت ســر زنـدگی شد افتـخار
حرف قرآن راه بنمـودند راست آن صـــراط مستقیـم راه خـداست
مشکل مردم به حکمت برطرف فکر نیکــــو راهشان در هر هدف
باز دیدند حُسـن خُلقی را عیان حُـسـن اخـــلاق نکــو کـردند بیـان
درس دادندمسلین از روی علم تاکه مشکل حل کنند از روی حلم
گر نظــر دادنــد کاری خیر بود آن رسولان حــرفشان آورده سود
منصور مقدّم
مسئلۀ اساسی در انجام کار خیر، اصول و باورهاست. درصورت درک بهتر این اصول، انجام کار خیر برای ما شیرینتر و جذابتر خواهد بود. این اصول عبارتند از: ۱٫ انجام کار خیر برای رسیدن به رضای الهی است. به این مثال توجه کنید: پرستاری را در نظر بگیریدکه باید از بیماری مراقبت ویژه داشته باشد و برای بهبودی بیمار داروها را بهموقع به او بدهد. در اینجا، تنها هدف پرستار، خوبشدن بیمار است و به مسائل جانبی توجهی نمیکند. در انجام کار خیر نیز هنگامی که هدف ما رضای خدا باشد، باید تمام کوششمان را برای رسیدن به این هدف انجام دهیم. در این صورت است که هدفمان، یعنی کسب رضایت الهی، حاصل میشود. اگر هدف ما از انجام کار خیر، غیر الهی باشد، مسلّماً آن کار خیر، نتیجه دلخواه و مطلوبی نخواهد داشت. ۲٫ انجام کار خیر برای خودِ انجامدهنده کار خیر است؛ برای دیگران نیست. ۳٫ خداوند تمام نعمتهای مادی و معنوی را در اختیار ما قرار داده است؛ ما نیز باید در مسیر صحیح و در راه رضای الهی گام برداریم. ۴٫ انجام کار خیر بر اساس تعالیم شیعه و باورهای ما صورت میگیرد. ممکن است شخصی در آنسوی دنیا کاری خیر انجام دهد ولی چون دارای چنین باورهایی نیست، تأثیری در فرد خیّر بهوجود نیاورد. به این آیه که بهصراحت به این نکته اشاره کرده است توجه کنید:
﴿مَثَلُ ما یُنْفِقُونَ فی هذِهِ الْحَیاهِ الدُّنْیا کَمَثَلِ ریحٍ فیها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ﴾
«داستان آنچه [کافران] در این زندگى دنیا انفاق مىکنند، مانند بادى آمیخته با سرمایى سخت است که [بهعنوان مجازات] به کشتزار قومى که بر خود ستم کرده اند برسد و آن را نابود کند؛ و خدا به آنان ستم نکرده است، ولى آنان به خویشتن ستم مىورزند» ( آلعمران، آیه ۱۱۷). روح خودنمایى و ریاکارى همچون بادی سوزان و خشککننده بر مزرعه انفاق افراد بىایمان میوزد و آن را بى اثر میسازد. اینگونه انفاقها نه از نظر اجتماعى مشکلى را حل میکند (چون غالباً در غیر جای خود مصرف میشود) و نه نتیجه اخلاقى براى انفاقکننده در پی دارد. در توضیح این مطلب، امام علی(ع) چنین میفرمایند: «صدقه مؤمن، سپرى بزرگ و حجابى است براى او در برابر آتش، و صدقه کافر، دارایى او را از تلفشدن حفظ میکند و عوض آن در همین دنیا به او داده میشود و بیماریها را از جسم وى دور میگرداند؛ اما در آخرت نصیبى ندارد.» باید توجه داشته باشیم امکانات مادی و معنوی که در اختیار ما قرار دارد، ازسوی خداوند است و باید در راهی مصرف شود که رضای الهی در آن وجود داشته باشد.
پی نوشتها:
۱, سوره آل عمران، آیه ۱۰۴٫
۲, غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۹۲٫
۳, سوره آل عمران، آیه ۱۱۷٫
بخش اول: جایگاه «خیر» در قرآن و احادیث
واژه «خیر» در قرآن
واژۀ «خیر» از کلمات کلیدی قرآن است. این واژه صدو هشتاد بار در قرآن کریم بهکار رفته و در بیشتر آیات در نقش اسم آمده است؛ مانند این آیه: ﴿ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُم﴾؛ «آن، برای شما بهتر است» (بقره، آیه ۵۴) و تنها در هفتجا در نقش فعل بهکار رفته است که ازجمله این آیه را میتوان ذکر نمود: ﴿وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتار﴾؛ «و پروردگار تو آنچه را که بخواهد میآفریند و برمیگزیند» (قصص، آیه ۶۸). واژۀ خیر در ریشه لغوی خود بر عطف و میل دلالت دارد. برهمیناساس گفته شده است که خیر ضد شرّ است؛ زیرا هر کسی بهسوی آن تمایل دارد و دوست دارد بهسوی آن بازگردد. واژه «الاستخاره» بهمعنای «طلب بازگشت» هم از همین باب گرفته شده است؛ زیرا فرد استخارهکننده از بین دو چیز، بهترین را طلب میکند و بهسوی آن میرود. «الخِیَره» نیز بهمعنای اختیار است؛ زیرا کسی که چیزی را انتخاب میکند، بهسوی آن تمایل دارد، و رو بهسوی آن دارد، نه بهسوی دیگری. سپس اهل زبان به مرور زمان به این ریشۀ لغوی معنای گستردهتری بخشیدند و گفتند: «رجل خیِّر» (مردی خیّر)؛ یعنی مردی فاضل و نیکوکار. همچنین «الخیر» یکی از نامهای مال (دارایی و ثروت) است. عرب بهخاطر خوبیهایی که در اسب وجود دارد به آن «خیر» هم میگوید. در اصطلاح، «الخیر» به چیزی گفته میشود که تمام مردم آن را دوست دارند؛ مانند عقل، عدل، فضل و چیزهای مفید. متضاد آن، کلمۀ «الشرّ» است. این واژه در قرآن به دو صورت آمده است: حالت اوّل بهصورت اسم است؛ مانند: ﴿وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ﴾ (آلعمران، آیه ۱۰۴) و صورت دوم بهصورت وصف (صفت) با تقدیر صیغۀ افعل (تفضیل) است؛ مانند: «و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است» (بقره، آیه ۱۸۴).
ویژگی های کار خیر در آیات قرآن
شاخصه های کار خیر بر اساس آیات قرآن را می توان چنین طبقه بندی کرد:
قرب الهی:
نتیجه کار خیر؛ قرب الهی: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ﴾ (بقره، آیه ۱۰۳)، ﴿لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرار﴾ (آلعمران، آیه ۱۹۸).
گاه فکر میکنیم کارهایی که انجام دادهایم بیاثر بوده یا چون کم بوده است، اجر و قرب الهی را در پی ندارد؛ درصورتیکه چنین نیست؛ همین نیکیهاست که پیش خداوند قرب و اجر دارد؛ مثلاً اگر در یک خیابان ایستادهاید و به یک نفر نشانی جایی را میدهید، این خود یک کار خیر است. شما با این کار توانستهاید مشکلی از یک بنده خدا حل کنید. به این آیه توجه کنید: ﴿وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ﴾ (بقره، آیه ۱۱۰). تصور نکنید کارهاى نیکى که انجام میدهید و اموالى که در راه خدا انفاق مى کنید از بین مى رود، خیر، «آنچه از نیکی ها از پیش مى فرستید، آنها را نزد خدا (در سراى دیگر) خواهید یافت».
تعریف خیر
خلاصه دعوت قرآن؛ خیر و نیکی: ﴿وَ قیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَهٌ وَ لَدارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقین﴾ (نحل، آیه ۳۰). قرآن در یک کلمه معرفى مىشود: خیر، خوبى، مایۀ نیکى وسعادت؛ یک واژه بهجاى صد واژه: «قالُوا خَیْراً». دعوت قرآن، دعوت به خیر و نیکى است. نیکوکاران، در هر دو جهان به نیکى مىرسند: ﴿لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَهٌ وَ لَدارُ الْآخِرَهِ خَیْرٌ﴾. تأکید قرآن بر انجام کار خیر: ﴿وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرات﴾ (انبیاء، آیه ۷۳)؛ ﴿وَ افْعَلُوا الْخَیْر﴾ (حج، آیه ۷۷)؛ ﴿وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالْمُتَّقین﴾ (آلعمران، آیه ۱۱۵).
تاکید بر انجام کار خیر
پیامبر خدا(ص) فرمودند: «عمر خود را در کار نیک صرف کنید و خود را در معرض نسیمهاى رحمت الهى قرار دهید. همانا خداوند، نسیمهاى رحمتى دارد که به هر کس از بندگانش بخواهد با آنها بهره میدهد. از خداوند بخواهید که عیبهاى شما را بپوشاند و هراسِ شما را به ایمنى بَدَل سازد» (معجم الکبیر: ۱/۲۵۰/۷۲۰).
- « أَوْحَیْنَآ إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَ » (۱۲)
- وَ افْعَلُواْالْخَیْرَ» (۱۳)
- وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالْمُتَّقینَ (۱۴)
انجام کار خیر؛ منفعت شخصی
﴿وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ﴾ (آلعمران، آیه ۱۷۸)، ﴿وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر﴾ (بقره، آیه ۱۱۰)، ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیرا﴾ (اسراء، آیه ۷)، ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾ (تغابن،آیه ۱۶)، ﴿إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ﴾ (مزمّل، آیه ۲۰). تأکید این آیات بر این نکته است که گمان نکنید از انفاق خود سود مختصرى مى برید، بلکه تمام آنچه را انفاق مى کنید به طور کامل به شما باز مى گرداند، آن هم در روزى که شدیداً به آن نیازمندید. بنابراین، در انفاقهاى خود کاملاً دست و دل باز باشید.
امر به معروف، همراه خیر و نیکی
﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَفَلا تَعْقِلُون﴾ (بقره، آیه ۴۴)، ﴿کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ﴾ (آلعمران، آیه ۱۱۰). گاه ما فقط خودمان را شاخص نیکوکاری میدانیم و سایرین را به نیکوکاری تشویق نمیکنیم. نکته جالب اینکه در این آیه، مسلمانان با این عنوان معرفی شدهاند: «بهترین امتى که براى خدمت به جامعه انسانى بسیج شدهاند». دلیل بهترین بودن آنها هم این است: «امر به معروف و نهى از منکر میکنند و به خدا ایمان دارند». این خود میرساند که اصلاح جامعه بشرى، بدون ایمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد، ممکن نیست. از این بیان همچنین روشن میشود مسلمانان تا زمانى «امت ممتاز» محسوب میگردند که به نیکیها دعوت کنند و مبارزه با فساد را فراموش نکنند و آن روز که این دو وظیفه را فراموش کردند، نه بهترین امتند و نه به سود جامعه بشری خواهند بود. امام علی(ع) میفرماید: «آنگاه که تصمیم به کار نیک گرفتی، از ترس موانعی که در پیش است از هوای نفس خود سبقت بگیر؛ زیرا هوای نفس و موانع خیر همیشه در حرکتند.»
تشویق به خوبی ها
تشویق به خوبیها: ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر﴾ (بقره، آیه ۲۷۱)، ﴿إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا قَدیراً﴾ (نساء، آیه ۱۴۹).
انفاقِ علنى، سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بُخل از انسان می شود و تبلیغی عملى برای دین مبین اسلام است. نکته تربیتی آیات آن است که باید خوبىها را تشویق بود و بدىها را عفو کرد: ﴿إِنْ تُبْدُوا خَیْراً … أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوء﴾. (24)
آگاهی خداوند از عملکرد انسان
﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ﴾ (بقره، آیه ۱۹۷)، ﴿یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیم﴾ (بقره، آیه ۲۱۵) ﴿وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّساءِ قُلِ اللَّهُ یُفْتیکُمْ فیهِنَّ وَ ما یُتْلى عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ فی یَتامَى النِّساءِ اللاَّتی لا تُؤْتُونَهُنَّ ما کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامى بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلیماً﴾ (نساء، آیه 127). اعتقاد و یقین به آگاهى خداوند، رمز نشاط و امید در انجام وظائف است: ﴿ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ﴾. چه پاداشى براى نیکوکاران باایمان از این بالاتر که بدانند هر کار نیکى انجام میدهند خدا از آن باخبر است و مولا و معبودشان، حاضر و ناظر است. حقیقتاً، بسیار لذتبخش است که اعمال خیر در محضر خداوند انجام میشود. این، پاداشى است که پیش از پاداشهاى معنوى و مادى دیگر، خداوند عالم و آگاه به نکوکاران میدهد.
تجلی خیر در اَعمال و رفتار انسان
ارزش کارها به اخلاص است؛ ولی انجام هر کار خیر بهصورت پنهانى و محرمانه، نشان اخلاص نیست، شاید خود، تظاهر باشد. خدمت به جامعه، دعوت به نیکوکارى و همزیستى مسالمتآمیز، خود، سبب تجلّی رفتار خیر در جامعه میشود و اجر عظیم از جانب خداوند را در پی خواهد داشت: ﴿نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما﴾ (نساء، آیه ۱۱۴).
اخلاق در کار خیر
﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلیم﴾ (بقره، آیه ۲۶۳). رسول اکرم(ص) در روایتی فرمود: اگر سائلى نزد شما آمد، به یکى از این دو روش عمل کنید: «بذلٌ یسیر اَو ردٌّ جمیل»؛ یعنی یا چیزى که در توان دارید به او عطا کنید یا بهگونهای شایسته او را ردّ نمایید. همچنین فرمود: «اگر با مال نمیتوانید به مردم رسیدگى کنید، با اخلاق رسیدگی کنید» (تفسیرکاشف، ج ۱، ص ۲۷۲). انفاق باید همراه با اخلاق باشد: ﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ … خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ﴾. گفتوگوى خوش با فقیر، موجب تسکین او و عامل رشد انسان است؛ درحالىکه صدقه با منّت، هیچکدام را بههمراه ندارد: ﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ … خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ﴾
آثار بهره مندى از خیر
افزایش ایمان: پس از انجام کار خیر، شور و شعفی خاص در فرد خیّر بهوجود میآید؛ زیرا هم توانسته است کار خیری انجام دهد و هم برادر مؤمن خود را خوشحال کند. ازاینرو، از خدای خود تشکر میکند که به وی توانایی انجام آن کار را داده است. ازسویدیگر، فرد نیازمند نیز از اینکه خدای تعالی به او کمک کرده و مشکلش را حل کرده است از خدای خود قدردانی مینماید و تمام نیروی خویش را صرف رضای خداوند می کند.
فریفتهنشدن به جاه و مقام: در کار خیر مهم نیست که دارای چه شخصیت یا مقام اجتماعی باشیم، مهم آن است که بتوانیم کار خیر انجام دهیم و فریفته جاه و مقام خود نشویم؛ زیرا فریفتگی، زمینهساز کفر در فرد میشود: ﴿أَیُّ الْفَریقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا﴾ (مریم، آیه ۷۳).
رستگارى: رستگاری فرد در گرو انجام کار خالصانه است: ﴿فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ ذلِکَ خَیْرٌ لِلَّذینَ یُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ (روم، آیه ۳۸).
هدایت ویژه: انجام کار خیر، موجب برخوردارى انسان از هدایتهاى ویژه خداوند و پذیرش معارف دین بهصورت وسیع میشود: ﴿وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُم﴾ (انفال، آیه ۲۳).
رسیدن به رحمت الهی: احسان، زمینهساز دریافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت، بىجاست: ﴿أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُون﴾ (زخرف، آیه 32).
بهره مندی از همۀ خیرات: ایمان به خدا، زمینهساز بهرهمندى از همه خیرات است: ﴿لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾ (توبه، آیه ۸۸)، ﴿یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فی أَیْدیکُمْ مِنَ الْأَسْرى إِنْ یَعْلَمِ اللَّهُ فی قُلُوبِکُمْ خَیْراً یُؤْتِکُمْ خَیْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم﴾ (انفال، آیه ۷۰).
سعادت ابدی با انجام کمترین کار خیر: حتی کارهای کوچک خیر نیز میتواند باعث سعادت انسانها شود. مردم میتوانند با انجام کمترین کار خیر به سعادت برسند: ﴿إِنْ یَعْلَمِ اللَّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْراً یُؤْتِکُمْ خَیْراً﴾ (انفال، آیه ۷۰).
تعقّل: بهرهمندى از خیر زمینه اندیشه و تعقّل افراد را فراهم میآورد. اندیشه و تعقّل یکی از پاداشهای نامحدود و تصورناپذیر الهی است که خداوند به افراد خیّر عطا میکند: ﴿… وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُون﴾ (قصص، آیه ۶۰).
بازیابی کارهای خیر در آخرت
پاداش آخرت بر دنیا برترى دارد: ﴿وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى﴾ (ضحی، آیه ۴). کارهاى خیر نزد خدا محفوظ است و هرگز از بین نمىرود: ﴿تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ﴾ (بقره، آیه ۱۱۰). پاداشهاى خداوند از هر نظر چند برابر است: ﴿هُوَ خَیْراً وَ أَعْظَمَ أَجْرا﴾ (مزمّل، آیه ۲۰). توجه به پاداش خیر و برتر الهى، عاملی برای فریفتهنشدن دنیوی است: ﴿وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلیلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون تَعلَمون﴾ (نحل،آیه 95). ولایت الهی، بهترین پاداش است: ﴿هُنالِکَ الْوَلایَهُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَواباً وَ خَیْرٌ عُقْبا﴾ (کهف، آیه ۴۴). آگاهییافتن مردم به پاداشهای خیر و ارزش برتر آن: ﴿ … لَمَثُوبَهٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ﴾ (بقره، آیه ۱۰۳). پاداش ابرار، پاداشى برتر از بهشت و مواهب آن: ﴿لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرار﴾ (آلعمران، آیه ۱۹۸). اهل بهشت در روز قیامت، داراى برترین جایگاهند: ﴿أَصْحابُ الْجَنَّهِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقیلاً ﴾ (فرقان، آیه ۲۴).
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰