کد خبر : 8007
تاریخ انتشار : شنبه 17 سپتامبر 2022 - 6:39

برگی از زندگی پیرغلامان حسینی وزوان

برگی از زندگی پیرغلامان حسینی وزوان

موی سپید‌کردگان یا پیرغلامان حسینی، عاشقانی هستند که عمری را در حفظ، استمرار و پاسداشت سنتی کهن در عزای سرور و سالار شهیدان صرف کرده‌اند. پیر پرده‌خوان حاج قربانعلی مداح با اینکه دو سال تا ۹۰ سالگی دارد، ولی با صلابت و هیبت مقابل ما می‌نشیند. آرامش درونی‌اش از نگاهش پیداست. همه فرزندان و نوه‌ها

موی سپید‌کردگان یا پیرغلامان حسینی، عاشقانی هستند که عمری را در حفظ، استمرار و پاسداشت سنتی کهن در عزای سرور و سالار شهیدان صرف کرده‌اند.

پیر پرده‌خوان حاج قربانعلی مداح

با اینکه دو سال تا ۹۰ سالگی دارد، ولی با صلابت و هیبت مقابل ما می‌نشیند. آرامش درونی‌اش از نگاهش پیداست. همه فرزندان و نوه‌ها گرد مرشد جمع‌اند. خیلی زود فضای مصاحبه به جلسه روضه و ذکر تبدیل می‌شود. بیست، سی نفری از اولاد و اقربایی که در خانه مرشد در «وزوان» گرد آمده‌اند، بی‌توجه به حضور میهمانان، چشم از دو لب مرشد برنمی‌دارند تا ببینند از انبان محفوظات و معلومات چه گوهرهایی از دریای معارف ادبی و داستان‌های فرهنگ عامه به گفتارش درمی‌آید. مرشد (درویش) حاج قربانعلی مداح، قریب هشت دهه است که پرده‌خوانی می‌کند. عمده شهرها، روستاها و زیارتگاه‌های کشور را رفته، حتی در عراق، ترکیه و سوریه، مردم را پای پرده مقدس گردآورده است. حاج قربانعلی که به «درویش‌علی» شهرت دارد، پرده‌خوانی را به‌طور موروثی از پدرش یدالله به ارث برده، از پدربزرگش حسنعلی الهام گرفته و سال‌ها با برادرش درویش محمود که صدایی شش‌دانگ و حافظه‌ای سرشار داشته است، به نقوش پرده جان بخشیده‌اند و روایت‌های تاریخی و اساطیری صدر اسلام را با چاشنی شعر و قصه و آواز خوانده‌اند.

حاج قربانعلی، مردی دنیادیده و ‌کثیرالسفر است، از او می‌خواهیم برایمان پرده‌خوانی کند. در مقابل پرده می‌ایستد و از سمت راست خود و تصویر قسمت پایینی سمت چپ پرده، داستان را شروع می‌کند: این سرزمین که نام عظیمش جهنم است/ این جایگاه دشمن اولاد حیدر است. از همان بیت اول، جهان‌بینی اعتقادی خود را بیان می‌کند، بعد هم همراه با تصاویر پرده پیش می‌رود و یک‌یک شهدای کربلا و نیز اشقیا و اعدا را معرفی می‌کند:

این نوجوان که آب ز مولا کند طلب/ حر است آن دلیر بیابان کربلا

این نوجوان که طعنه رخش بر قمر زده است/ اکبر شبیه جدش، سلیمان کربلاست

این ظالمی که تیغ ابوالفضل دو‌نیمش نموده است/ باشد مارد بن صدیف آن سگ ملعون کربلا

این نوجوان که مشک به دوش و علم دست/ عباس شیر معرکه دشت کربلاست

درویش‌علی می‌گوید هر مجلس پرده‌خوانی حدود یک ساعت طول می‌کشد.

پرده‌خوان روایت‌های خود را از وقایع تاریخی دارد، روایت‌هایی که برآمده از بن‌مایه‌های فولکلور و کهن‌الگوهای اساطیری، تاریخی و حماسی است. البته پرده‌خوانی مثل همه هنرهای آیینی در زمانه خود نایستاده و از شعر ‌و شاعران معاصر نیز بهره برده است. درویش‌علی در اثنای پرده‌خوانی از پروین اعتصامی می‌خواند: محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت/ مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست.

موی سپیدکردگان حسینی

روایت ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت ام‌البنین را هم از مثنوی «طلوع» شاعر معاصر، علی مشکین‌فام نقل می‌کند: روایت است که چون رفت حضرت زهرا/ از این جهان فنا رو به عالم عقبی…

شگفتانه پرده این است که در پارچه‌ای حدود یک‌ونیم در سه متر، ده‌ها داستان را روایت می‌کنند؛ آن‌هم روایت‌هایی به سبک قصه‌های هزار و یک شب، به شیوه داستان در داستان. معروف است که پرده‌خوان‌ها ۷۲ روایت از واقعه عاشورا را از تصویرهای پرده حکایت می‌کنند. در پرده مرشد، کشکولی از چهره‌نگاری‌ها را می‌شود دید؛ از شهدا و قدیسین کربلا تا پیامبران و اولیا، از جهنم تا بهشت، از دیو تا فرشته، از پرنده تا خزنده، از صحنه رزم تا مجلس بزم، از نوحه‌گری تا دف‌زنی، از تردید و دلشوره تا سکینه و آرامش، از تولد تا مرگ، از شمشیر و زخم تا گل و مرهم، از کهنسال و میانسال تا جوان و نوزاد، از قنداقه تا کفن، از اسب تا اژدها، از آهو تا هدهد، از خاک تا معراج، از مشک تا پرچم و… .

مرکز ثقل و شاه تصویرهای پرده برای شهدای ممتاز کربلاست؛ امام حسین(ع) سر حضرت علی‌اکبر(ع) را به دامن گرفته، حضرت عباس(ع) بر اسب سفیدش عقاب سوار است، مشکی تیرخورده بر دوش دارد و با شمشیرش، زخمی کاری بر سینه دشمن وارد کرده است.

در روایت پرده و پرده‌خوان مانند نقالی، تعزیه، نمایش‌ها، نمادها و نگاره‌های آیینی، همان جهان‌بینی کهن‌الگویی، اساطیری و پهلوانی حاکم است. «سه‌گانه» زیاد دارد. قهرمان همیشه جوان است. حیوانات، زبان‌بسته‌های زبان‌فهم هستند. همه طبیعت هم‌آوا و هم‌پیوند با قهرمان هستند. فرازمینی‌ها در صحنه حاضرند. داستان‌ها بستری تکرار شونده دارند. تولدها و شهادت‌ها رازناک و محتوم هستند. هاتف و سروش در میانه زمین و آسمان در رفت‌وآمدند. همه حوادث عالم از ازل تا ابد و از عالم ذر تا حوض کوثر در رابطه با واقعه کربلا معنی می‌یابند. طالع و بخت و الهام دخیل در سرنوشتند. پاک‌نهادی و شهادت‌طلبی یک اصل برای قهرمان است. نیایش، شفاعت، دستگیری و… .

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.