خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن یکی بین ازدحام ها میگه کربلا میخوام یکی میبنده دخیل بچه ام مریضه به خدا برام عزیزه به خدا یچه ام مریضه بخدا دلهامون همه آباد رسیده شام میلاد بازم خیلی شلوغه پای پنجره فولاد چی میشه آقا منو کفتر گنبد کنی راهی مشهد کنی کاش منم مثال آهو توی صحرا بودم صید تو مولا بودم هرکی روش دست بذاری آتیش حروم اون میشه پیرزن میگه چراخمیرمن نون نمیشه گفتی زائرم بشی یا مسافرم بشی سه جا میام سراغ تو تو قبر میشم چراغ تو شب راز و نیازه آقام آهو نوازه نگو غرق گناهم حرم رو همه بازه عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن خیلی ها از حرمت راهی کربلا شدن دل که مبتلا میشه جنسش از طلا میشه مرغ کربلا میشه میگه برم امام رضا تا بگیرم یه کربلا شب شادی و شینه شب شور حسینه دلم پنجره فولاد یا بین الحرمینه چی میشه یه شب آقا مست و هوایی بشم کرب و بلایی بشم کاش میشد منم یه شب غرق عبادت بشم اهل شهادت بشم