کد خبر : 8009
تاریخ انتشار : شنبه 17 سپتامبر 2022 - 6:44

برگی از زندگی پیرغلامان حسینی میمه

برگی از زندگی پیرغلامان حسینی میمه

موی سپید‌کردگان یا پیرغلامان حسینی، عاشقانی هستند که عمری را در حفظ، استمرار و پاسداشت سنتی کهن در عزای سرور و سالار شهیدان صرف کرده‌اند. شاطرها شاطر عباسعلی گنجی و خانواده توکل در شهر شاطرها و طبال‌ها، سلاحشان را در انبوهی از پارچه می‌پیچند و به سرعت گام برمی‌دارند. تک‌خوان می‌خواند: ما شاطر حسینیم، بقیه

موی سپید‌کردگان یا پیرغلامان حسینی، عاشقانی هستند که عمری را در حفظ، استمرار و پاسداشت سنتی کهن در عزای سرور و سالار شهیدان صرف کرده‌اند.

شاطرها

شاطر عباسعلی گنجی و خانواده توکل در شهر شاطرها و طبال‌ها، سلاحشان را در انبوهی از پارچه می‌پیچند و به سرعت گام برمی‌دارند. تک‌خوان می‌خواند: ما شاطر حسینیم، بقیه شاطرها می‌گویند: کجاست آقای ما؟ تک‌خوان می‌خواند: در کربلا شهید شد. همه بانگ برمی‌دارند: پس خاک بر سر ما.

این چهار مصرع، همه ذکر دسته شاطرها در صبح عاشوراست. شاطرها یکی از تندرونده‌ترین دسته‌های عزاداری در ایران هستند. اینجا، میمه، شهر شاطرهاست. شاطر حاج عباسعلی گنجی، سرشاطر(دسته‌گردان) امروز هیئت شاطرهاست. او اواسط دهه ۶۰، بعد از بازنشستگی از شرکت چای کشور، از تهران به زادگاهش برمی‌گردد و هیئت شاطرها را دوباره احیا می‌کند. در آن موقع، هیئت شاطرها از بیش از ۱۵۰ شاطری که او در کودکی دیده بود، به تنها هفت نفر رسیده بود، ولی او پایمردانه کمر می‌بندد، نذورات شاطر را مدیریت می‌کند، خودش هم تفنگ‌های جدیدی می‌سازد و حالا این دسته را به بیش از ۶۰ شاطر افزایش داده است.

حاج عباسعلی که سرشاطری را از پدرش محمد و پدربزرگش ابراهیم به ارث برده، پسرش محمد و نوه‌اش امیرحسین را نیز به کسوت شاطری درآورده است. او در فلسفه شکل‌گیری این‌گونه از عزاداری می‌گوید: شاطر (پیک یا نامه‌بر یا چاپار یا قاصد) در قشون قدیم، بخش مهمی از لشکر بود که مأمور ارسال پیام‌های سریع، حیاتی و محرمانه بوده است. به‌ همین‌ دلیل، شاطرها از میان افراد نیرومند، چالاک و امین انتخاب می‌شدند. آنها برای استتار و ناشناخته ماندن، سلاحشان را در پارچه‌ای پیچیده و مخفی می‌کردند. چه‌ بسا پیروزی در رزم، بسته به سرعت عمل و ورزیدگی شاطر داشته است. برای همین از روزگار باستان تا دوره قاجار، این گروه برای سلطان و لشکریان مهم و حیاتی بوده‌اند.

موی سپیدکردگان حسینی

در هیجای کربلا و بعد از شهادت امام(ع)، شاطر‌های حاضر در روز واقعه یا آنهایی که برای بردن و آوردن پیام در سایر بلاد بودند، همه داغدار شهید نینوا شدند و وفادارانه تصمیم گرفتند پیام جاوید حماسه عاشورا و خبر به خون تپیدن شهدای کربلا را در همه‌جا اعلام کنند.

میمه‌ای‌ها، آن رخداد را با هیئت شاطرها بازآفرینی کرده‌اند. علم شاطرها، چوبی است که یک، یک‌و‌نیم تا دو متر (بسته به سن و قد شاطر) ارتفاع دارد و بر بالای آن، سوراخی برای عبور میله فلزی تعبیه کرده‌اند. پارچه‌های رنگارنگ زیادی هم به این میله آویخته شده است. شاطرها این علم را «تفنگ»‌ می‌نامند و می‌گویند در دوره قاجار، دسته شاطرها تفنگ به دست و شمشیر به کمر با هیبتی خیره‌کننده در آخر مجالس تعزیه، پرشتاب دور میدان تعزیه، به‌ویژه در تکیه دولت حرکت می‌کرده و سوگ‌سرود می‌خوانده‌اند.

هیئت شاطرها که متشکل از شاطرهایی گردآمده از همه محله‌ها و هیئت‌های شهر است، صبح روز عاشورا به حرکت درمی‌آیند، صبحانه را در منزل حاج محمد بیکیان صرف می‌کنند، به خانه‌هایی که نذر دارند و پذیرایی را آماده کرده‌اند، می‌روند و چاشتگاه به مسجد جامع می‌آیند تا عزاداران و تعزیه‌خوانان را همراهی کنند. شاطرها از این به بعد، سه مسئولیت دارند؛ همراهی کردن «شبیه امام حسین(ع)» در طول مسیر حرکت هیئت (حضور در طرفین شبیه امام در خیابان)، همراه‌داری و هواداری «شبیه امام سجاد(ع)» تا استقرار در خیمه‌گاه در اثنای تعزیه و حضور در اواسط تعزیه امام حسین(ع) به‌عنوان لشکریان «سلطان قیس هندی».

شاطرها قبلاً پوشش خاصی داشتند؛ پالتویی بلند می‌پوشیدند، کمربندی از شال و … داشتند و الزاماً پابرهنه بودند. اما امروز با همان لباس روزمره، تفنگ‌ها را به دوش می‌کشند. شاطر عباسعلی تعریف می‌کند که اوایل دهه ۳۰ شمسی که محرم با زمستان تلاقی داشت، همه شاطرها و حتی او که شاطری ۱۰، ۱۱ ساله بود، با وجود برف و بوران با پای برهنه در مسیر هیئت حرکت می‌کردند. سرشاطر هرازچندگاهی پای بچه‌ها را گرم می‌کرد. گل‌اندود کردن و کاه بر سر پاشیدن هم از دیگر رسم‌های منسوخ شده این هیئت است.

طبل‌نوازی خانواده توکل

گروه طبل‌ها، از دیگر جلوه‌های ممتاز عزاداری در شهر میمه است. طبل‌نوازی این گروه حدود دو قرن‌ونیم است که به‌وسیله خاندان توکل ادامه دارد. صانع، اسکندر، مرتضی، حاج عباسعلی، محمدرضا، علی، مجید و‌ میلاد توکل و … در طول این سال‌ها، این سنت را استمرار بخشیده‌اند. طبال‌های میمه سه‌ گونه ضرب‌آهنگ می‌نوازند؛ بشارت، ظفر و جنگ. هر یک از این ریتم‌ها را هم در دو نوبت به دو‌ گونه می‌نوازند. بشارت برای خبردار کردن و آمادگی مردم برای مجلس تعزیه و نیز فواصل برگزاری تعزیه. ظفر، برای ورود حجله قاسم در تعزیه حضرت قاسم و نیز ورود سلطان قیس در تعزیه امام حسین(ع). جنگ که نوعی ضرب‌آهنگ تداعی‌گر صدای پای اسب است، برای صحنه‌های رزم و نیز پایان مجلس تعزیه. در اینجا، از شیپور در تعزیه بهره نمی‌برند.

در ساخت این طبل‌ها، از گلدان‌های سفالین برای بدنه، پوست گوسفند (قبلاً پوست آهو) برای رویه طبل، چوب بید (امروزه میله‌های پلاستیکی) برای کوبه و نواختن طبل و از سریش و نوار پارچه‌ای برای چسباندن پوست بر سفال استفاده می‌شود.

موی سپیدکردگان حسینی

در حال حاضر، این گروه در روز عاشورا شامل ۹ طبال و ۹ طبل‌نگهدار (کسانی که طبل را در جلوی طبال‌ها نگه می‌دارند و عقب‌عقب در مسیر حرکت می‌کنند) و یک‌ ناظم است. طبال‌ها از خانواده توکل، ناظم، محمد نادیان و طبل نگهدارها هم از خانواده نادیان و سایر عزادارها هستند. طبل‌ها در روز عاشورا پیشاپیش شبیه امام حسین(ع) حرکت می‌کنند.

هیئت شاطرها و گروه طبل‌ها که درسال ۱۳۹۷ در فهرست آثار ناملموس به ثبت رسیده‌اند، هر دو در پیوند با مجالس تعزیه هستند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.