کد خبر : 444
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 24 ژانویه 2019 - 12:31

قنات باستانی وزوان مقاله ای از دکتر حجت رسولی استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران

قنات باستانی وزوان  مقاله ای  از دکتر حجت رسولی   استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران

  قنات باستانی وزوان  مقاله ای  از دکتر حجت رسولی   استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران  سال ۳، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۷ این مقاله  در یکی از مجلات علمی  ذانشگاه تورنتوی کاندا به چاپ رسیده است Hojat Rasouli, “The Ancient Qanat of Vazvan,” Iran Namag, Volume 3, Number 3 (Fall 2018), 31-44. حجت رسولی h-rasouli@sbu.ac.ir> Hojat Rasouli> (دانش‌آموختۀ

 

قنات باستانی وزوان 

این مقاله  در یکی از مجلات علمی  ذانشگاه تورنتوی کاندا به چاپ رسیده است

Hojat Rasouli, “The Ancient Qanat of Vazvan,” Iran Namag, Volume 3, Number 3 (Fall 2018), 31-44.

حجت رسولی h-rasouli@sbu.ac.ir> Hojat Rasouli> (دانش‌آموختۀ دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران، ۱۳۷۴) استاد دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی و سردبیر پژوهشنامۀ نقد ادب عربی است. عمدۀ تحقیقات ایشان بر ادبیات عربی، به‌ویژه ادبیات تطبیقی، متمرکز است. علاوه بر مقالات متعدد در مجلات ایران و خارج از کشور، ملمع در شعر فارسی را منتشر کرده است.

irannamag-issue3-3-fa

ما در سرزمین ایران وارث تمدن کهنی هستیم که ذخایر مادی و معنوی آن پایان‌ناپذیر است. بی‌جهت نیست که به‌رغم پیشرفت‌های علم و تکنولوژی در دنیای کنونی، هنوز می‌توانیم در محافل و مجامع بین‌المللی در برابر دستاوردهای تکنولوژیک کشورهای پیشرفته از تمدن درخشان گذشتۀ خود با افتخار یاد کنیم. جالب اینکه هنوز سرمایه‌های برجای‌مانده از گذشته آن‌قدر ارزنده‌اند که بدان‌ها ببالیم و کاستی‌های قرون اخیر را در برابر جهان پیشرفته جبران کنیم. از جملۀ این سرمایه‌های ارزنده که از گذشته‌های بسیار دور تمدن کهن ایران بر جای مانده قنات است.

قنات هم نشان مادی و هم نشان معنوی مردم ایران است؛ هم نشان هنرمندی و توانایی است و هم نشان سخت‌کوشی و تلاش. قنات نشان امید به زندگی و جستن روزی در دل خاک است. قنات نشان کاری پردوام و ماندگار است؛ نماد یک‌بار ساختن و سال‌ها و بلکه قرن‌ها بهره بردن. هرچه فرهنگ امروز فرهنگ راحت‌طلبی و مصرف‌گرایی و کوتاه بودن عمر مفید تولیدات حاصل از تکنولوژی و خلاصه، فرهنگ یک‌بارمصرف است، فرهنگ نیاکان ما فرهنگ سخت‌کوشی و صرفه‌جویی و محکم‌کاری و آینده‌نگری است. آنان با تکیه بر اندیشه و تجربه و با یاری گرفتن از همت بلند خود، با دوراندیشی شیوه‌هایی را برمی‌گزیدند که یک‌بار بسازند و سالیان‌سال از آن بهره‌مند شوند. قنات یکی از نمادهای تمدنی این فرهنگ ارزنده است.

پژوهشگران به ‌اتفاق معتقدند که بهره‌برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دورۀ هخامنشی ایرانیان آن را به عمان، یمن و شاخ افریقا نیز معرفی کردند. سپس، مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان قرار دارند. در حال حاضر، در ٣۴ کشور جهان قنات وجود دارد، ولی ۴۰ ‌هزار قنات فعال در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قنات‌های سایر کشورهای جهان است. مهم‌ترین قنات‌های ایران در استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس قرار دارند.

هانری گوبلو در اثر ارزندۀ خود با نام قنات: فنی برای دستیابی به آب در خصوص تاریخچۀ ابداع قنات در دنیا و مکان شکل‌گیری و تکامل این فن سخن گفته که حاصل سال‌ها تحقیق اوست. او می‌نویسد:

خاستگاه اصلی قنات ناحیۀ آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقۀ معادن سرب این نواحی بوده و این فن دستیابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوائل هزارۀ اول قبل از میلاد مسیح، اختراع شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت. این فن دستیابی به آب زیرزمینی در سال‌های ٨٠٠ قبل از میلاد به وسیلۀ کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به‌عنوان مثال، حدود ۵٠٠ سال قبل از میلاد مسیح، ایرانیان آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧۵٠ میلادی مسلمانان این فن را از آنجا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آنجا به مراکش منتقل شد و حدود سال ١۵٢٠ میلادی به امریکا، به‌ویژه منطقۀ لوس‌آنجلس فعلی، انتقال یافت.[۲]

بررسی‌های گوبلو ثابت می‌کند که سیستم قنات در سال ١٧٨٠م، یعنی در حدود ٢٢۵ سال قبل، به چین شرقی در ناحیۀ تورفان رسیده است. فن قنات از ایران به کشورهای عربی همسایه نیز منتقل شده است. نمونۀ بارز آن کشور پادشاهی عمان در جنوب ایران است که در آن قنات‌های متعددی با نام ”فلج“ به تقلید از ایرانیان احداث شده است. فلج دارس یکی از قنات‌های مهم شهر نزوای عمان است.

اگر چه قنات‌ها در سراسر این مرز و بوم پراکنده‌اند، یکی از جالب‌ترین آنها قنات تاریخی-یا بهتر بگویم باستانی-وزوان است. قنات وزوان در واقع یکی از دستاوردهای نیاکان ماست. سازۀ ارزشمندی که در دوره‌ای مشخص نسلی آن را ساخته و نسل‌های متمادی آن را پرداخته، از آن محافظت کرده و از آن بهره‌مند شده‌اند.

در این نوشتار می‌کوشم این قنات را معرفی کنم که حاصل مشاهدات شخصی‌ام، دانش عام آموختۀ مردم شهر وزوان طی سال‌ها، گفته‌های خبره‌های محلی و تحقیقات متخصصان است.

موقعیت جغرافیایی

شهر وزوان در منتهی‌الیه شمالی استان اصفهان در مسیر جادۀ تهران به سمت اصفهان واقع شده است. این شهر از شمال به شهر میمه و از شرق به رباط و جوشقان، از جنوب به ونداده و از غرب به روستای اذان محدود می‌شود. فاصلۀ شهر تا اصفهان ۸۵ کیلومتر و تا تهران ۳۱۴ کیلومتر است.[۳]

وزوان در دشتی نیمه‌هموار واقع شده و تابستان‌هایش گرم و خشک و زمستان‌هایش سرد است. مساحت این شهر ۵۴۸ هکتار و جمعیتش بالغ بر ۴۵۰۰ نفر برآورد شده است.

در گذشته، زندگی مردم این شهر متکی بر تولیدات کشاورزی و دامداری و صنایع دستی، از جمله قالی‌بافی و گلیم‌بافی و پارچه‌بافی بود و محصولات کشاورزی آن نیز گندم و جو و سیب‌زمینی و صیفی‌جات بود. تا چند دهه پیش، کشاورزی و دامداری و صنایع دستی وزوان پاسخگوی نیازهای مردم این شهر بود و می‌توان گفت تا حدی خودکفا بودند، ولی به مرور با افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی و محدودیت زمین کشاورزی و آب، هم‌زمان با صنعتی شدن کشور، مهاجرت به شهرها آغاز شد و بسیاری از مردم وزوان به شهرهای دیگری از جمله تهران و اصفهان و کاشان مهاجرت کردند و کشاورزی و دامداری رو به افول رفت. امروزه البته کشاورزی سنتی وزوان به‌رغم تغییر شرایط و کمبود آب در سطح محدودی ادامه دارد.

قنات وزوان، که آن را قنات سروارچه یا قنات تاریخی وزوان می‌نامند،[۴] یکی از ۱۱ قنات ایران است که به ثبت یونسکو رسیده است و پیش از ثبت جهانی، در ۲۸ دی ۱۳۷۹ با شمارۀ ثبت ۲۹۶۲ به ثبت ملی رسیده است (تصویر ۱). لازم به ذکر است که این ۱۱ قنات از میان حدود ۳۸ تا ۴۰ هزار قنات شناسایی‌شدۀ ایران به ثبت یونسکو رسیده است. تاریخ احداث این قنات بی‌تردید به پیش از اسلام، یعنی ایران باستان، برمی‌گردد. دربارۀ قدمت این قنات گمانه‌های متعددی وجود دارد. اهالی محل قدمت آن را به ۲۵۰۰ تا ۳ هزار سال می‌رسانند که به نظر خالی از اغراق نیست، ولی اگر سخن کارشناسان باستان‌شناسی را مبنا قرار دهیم که سد ساروجی قنات را متعلق به دورۀ ساسانیان می‌دانند،[۵] در این صورت عمر این قنات هم‌اکنون یعنی در سال ۲۰۱۸ میلادی حد اکثر ۱۷۹۴ سال و حداقل ۱۳۶۷ سال برآورد می‌شود. البته برای اعتقاد مردم محل در خصوص عمر ۳ هزار سالۀ قنات یگانه توجیهی که می‌توان آورد این است که تشخیص دورۀ ساسانیان از روی سد و سازۀ ساروجی آن است، ولی معلوم نیست که عمر سد با عمر قنات یکی باشد. بسا سال‌ها یا قرن‌ها پس از احداث قنات بر روی آن سد زده باشند و در این صورت، باید حدود هزار تا ۱۵۰۰ سال بعد از احداث قنات بر روی آن سد زده باشند که البته اثبات این امر بسیار دشوار است و نیاز به بررسی‌های باستان‌شناختی دارد.

تصویر 1. نامۀ معاون مدیرکل فرهنگی یونسکو در خصوص ثبت جهانی قنات باستانی وزوان. برگرفته از آرشیو اسناد شهرداری وزوان.

تصویر ۱٫ نامۀ معاون مدیرکل فرهنگی یونسکو در خصوص ثبت جهانی قنات باستانی وزوان. برگرفته از آرشیو اسناد شهرداری وزوان.

این قنات از نوع قنات‌های جلگه‌اى یا دشتی است که در مناطق شیبدار احداث می‌شود و آب بر اثر شیب زمین جاری می‌شود (تصویر ۲).

تصویر 2. بخش‌های قنات در برش عرضی. برگرفته از مدخل ”قنات“ در http://fa.wikipedia.org

تصویر ۲٫ بخش‌های قنات در برش عرضی. برگرفته از مدخل ”قنات“ در http://fa.wikipedia.org

مشخصات عمومی قنات

معمولاً معرفی قنات‌ها و تعیین درجۀ اهمیت آنها با تعداد شاخه‌ها، طول قنات یا طول شاخه‌ها، عمق مادر چاه و تعداد میله چاه‌ها بستگی دارد؛ چنان که برای مثال قنات زارچ با قدمت بین ۲ هزار تا ۳ هزار سال و با ۷۱ کیلومتر طول یکی از بلندترین قنات‌های ایران شناخته می‌شود. عمیق‌ترین مادر چاه نیز در شهرستان گناباد با نام قنات قصبه قرار دارد که تاریخ حفر آن به دورۀ هخامنشی می‌رسد. طول قنات قصبۀ گناباد ۳۳۱۳۵ متر است و عمق مادر چاه رشتۀ اصلی قنات ۲۱۷ متر و عمق مادر چاه رشتۀ انشعابی دولاب نو حدود ۳۰۰ متر است و ۴۰۸ میله چاه دارد. قنات وزوان از دو منظر قابل بررسی است: یکی آنچه در حال حاضر وجود دارد و قابل مشاهده است و دیگری آنچه در تاریخ وجود داشته و از میان رفته و شواهدی دال بر آن در دست است.

دربارۀ طول قنات وزوان و سرشاخه‌های آن میان آثار قابل مشاهده و معلومات و برآوردهای اهل محل اختلاف است. از آنجا که خاصیت قنات‌ها این است که به مرور زمان متروک می‌شوند و امتداد آنها از سمت مادر چاه اصلی-نه از سوی مظهر قنات-کاسته می‌شود، طبیعی است که قنات وزوان نیز دچار این عارضه شده باشد و از امتداد شاخۀ اصلی آن کاسته شده باشد، به‌ویژه اینکه تاریخ قنات وزوان به چندین قرن می‌رسد و در این مدت طولانی این مقدار تغییر طبیعی است. از این رو، دانش و معلومات مردم محلی در این باره را که نسل به نسل منتقل شده نباید دست‌کم گرفت. به هر روی، با در نظر گرفتن همۀ این معلومات می‌توان گفت قنات وزوان از مظهر آن در شمالی‌ترین نقطۀ این شهر-که در جنوب میمه واقع است-به سمت شمال‌شرقی و منطقۀ جوشقان در دامنه‌های کوه کرکس امتداد می‌یابد و سه شاخه دارد. طول قنات وزوان از مظهر قنات، یعنی جایی که آب از کانال زیرزمینی به روی زمین می‌رسد، تا مادر چاهی که در قدیم وجود داشته و اکنون اثری از آن نیست، در سرشاخۀ اصلی ۳۶ کیلومتر بوده و دو شاخۀ فرعی دیگر هر یک پنج تا شش کیلومتر طول داشته‌اند و در مجموع، طول شاخه‌های این قنات ۴۸ کیلومتر بوده است.[۶]  در حال حاضر، طول قنات از مادر چاهی که در خیابان هفتم تیر میمه قابل مشاهده است بسیار کمتر از این است.[۷] قنات وزوان در حال حاضردارای ۶۴ حلقه چاه است که از ۱۸ متر در مادر چاه تا دو متر در نزدیکی مظهر قنات عمق دارند. آبدهی این قنات از ۵۰ لیتر در ثانیه تا ۲۳ لیتر در ثانیه در نوسان است.[۸] در زمانی که قنات در اوج آب‌دهی است، این میزان تا ۱۰۰ لیتر در ثانیه نیز ذکر شده است.

ویژگی های قنات

نکتۀ بسیار قابل توجهی که شگفتی متخصصان داخلی و خارجی را برانگیخته سدی است که در زیر زمین بر روی کانال قنات بسته شده و قنات وزوان با توجه به این ویژگی خاص و دیگر ویژگی‌ها یکی از قنات‌های منحصر به فرد ایران به شمار می‌آید. اگرچه در روی زمین فقط مظهر قنات مشاهده می‌شود و حلقه چاه‌هایی که با فاصله‌های نه چندان دور از یکدیگر حفر شده و از این بابت این قنات با سایر قنات‌ها تفاوتی ندارد، در زیر زمین دنیای شگفت‌آوری است که باید آن را از آثار باستانی نادر و ارزشمند به شمار آورد و به حق گفت: ”صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.“[۹]

کمتر از یک کیلومتر از مظهر قنات به سمت شمال، با اتاقک سردَر بندِ قنات مواجه می‌شویم. از اینجا با پله‌هایی که به عمق ۱۶ متری زمین منتهی می‌شوند، به جایی دیدنی می‌رسیم که بدان بند قنات می‌گویند. در این قسمت، نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند، علاوه بر کانال‌های آب، دیواری بلند کشیده شده که از نوع سازۀ آن پیداست که به زمان‌های بسیار قدیم تعلق دارد. این دیوار ضخیم و مرتفع همان سد قنات است که نمونۀ آن در قنات‌های ایران بسیار نادر است. گفته می‌شود نظیر این سد در قناتی در یزد نیز وجود دارد، ولی گویا از نظر سبک معماری و کارآیی آن با این سد متفاوت است. صفی‌نژاد در پیام صوتی خود به مردم وزوان به مناسبت ثبت قنات اظهار داشت که قنات‌های سددار دیگری هم در ایران هست، ولی هیچ‌یک از نظر کامل بودن به پای این قنات نمی‌رسند.[۱۰]

انگیزۀ برپایی سد این است که در مناطق کویری و خشکی مانند این منطقه، یکی از مشکلات مهم کمبود آب است. بنابراین، صرفه‌جویی در آب و جلوگیری از هدر رفتن آن همواره دغدغۀ مردم این سرزمین بوده است و از سویی، در این منطقه در فصل‌های بهار و تابستان زمین‌های کشاورزی نیاز به آبیاری دارد و در بخشی از پاییز و زمستان نیازی به آبیاری نیست. بنابراین، باید چاره‌ای می‌اندیشیدند که آب را در این دو فصل برای فصل آبیاری ذخیره کنند و این ایده ناب به ذهن آنان رسید که بهترین و امکان‌پذیرترین و کم‌هزینه‌ترین راه احداث سد و ذخیرۀ آب در زیر زمین است.[۱۱]

مشخصات سد:[۱۲]

این سد به فاصلۀ ۱٫۲ کیلومتر از مادر چاه قنات و ۶۰۰ متر از مظهر قنات، در جایی که حد فاصل میان خشکه‌کار و تره‌کار است، بر روی کانال آبرو قنات و همان‌جا که اهل محل به آن بند قنات می‌گویند، در محل یکی از میله چاه‌ها ایجاد شده است. سازۀ این سد از سنگ و ساروج است.

ارتفاع سد نُه متر و طول آن در طولانی‌ترین بخش ۱٫۵ متر، در کوتاه‌ترین قسمت ۱٫۲ متر و ضخامت آن ۱٫۵ متر است. روی دیوار سد پنج دریچه به فاصله‌های متفاوت یک تا ۱٫۵ متر از یکدیگر تعبیه شده‌ است؛ دریچه‌هایی مربع‌شکل که اندازۀ اضلاع آنها متفاوت است. اندازۀ دریچۀ نخست ۵۰×۵۰ سانتی‌متر و سایر دریچه‌ها ۲۵×۳۵ سانتی‌متر است. این دریچه‌ها در زمان مشخصی به ترتیب از بالا به پایین باز شده و آب ذخیره‌شده پشت سد به مرور تخلیه می‌شده است (تصویر ۳).

تصویر 3. جانمایی دریچه‌های بند قنات عمومی وزوان. برگرفته از صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، 83.

تصویر ۳٫ جانمایی دریچه‌های بند قنات عمومی وزوان. برگرفته از صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۸۳٫

عبدالکریم بهنیا، استاد دانشگاه اهواز و متخصص قنات‌های ایران، در این خصوص می‌نویسد:

نگارنده در آبان‌ماه ۱۳۶۳، در قنات قدیم وزوان واقع در بخش وزوان شهرستان اصفهان، سیستم بسیار جالبی را که برای مهار کردن آب در فاصلۀ زمانی اول آذر لغایت ۲۵ الی ۳۰ فروردین سال بعد به کار می‌رود مشاهده کرده است. بنا به گفتۀ اهالی، این سیستم در حدود ۳ هزار سال پیش ساخته شده و این قنات تنها قنات در تمام منطقۀ اصفهان است که بدین طریق آب زیرزمینی را ذخیره می‌کند. شرح مختصر این سیستم چنین است که یکی از میله‌های قنات را که حدود ۱۸۰۰ متر از مادر چاه فاصله دارد-و احتمالاً چاه ترکان خشکان است-به قطر حدود ۳ متر گشاد کرده‌اند و دیواری به ضخامت یک متر، عرض سه متر و بلندی کل عمق چاه از سنگ و ساروج ساخته‌اند. بر روی این دیوار، به فاصلۀ یک متر به یک متر، هفت سوراخ استوانه‌ای به قطر ۳۰ سانتی‌متر تعبیه کرده‌اند. کورۀ این قنات از انتهای این دیوار عبور می‌کند. هفتمین سوراخ هفت متر از لبۀ تاج کورۀ قنات فاصله دارد.[۱۳]

به نظر می‌رسد اظهار نظر بهنیا نخستین مشاهدۀ ثبت‌شدۀ یک متخصص ایرانی باشد. این گزارش به‌رغم ارزش تخصصی، خالی از اشکال نیست و از جمله اینکه ایشان تعداد دریچه‌های سد را هفت ذکر می‌کند، ولی این دریچه‌ها پنج عددند. دیگر اینکه ایشان دریچه‌ها را سوراخ استوانه‌ای دانسته، حال آنکه این دریچه‌ها مربع‌شکل‌اند.

صفی‌نژاد، متخصص قنات، در سال ۱۳۷۸ از این قنات بازدید کرده و آن را از عجایب بازمانده از روزگار کهن می‌داند. از گفته‌های او برمی‌آید که او به شدت تحت تأثیر تأسیسات این سد زیرزمینی است. صفی‌نژاد سد قنات وزوان را نه فقط از عجایب ایران، بلکه جهان می‌داند و می‌گوید این قنات اولین و کامل‌ترین قنات درسطح جهان است و نمونۀ آن را افتخاری برای تمدن ایران و جهان برمی‌شمرد. او چنان مفتون این قنات منحصر به فرد شد که آن را سد افتخار نام گذارد. صفی‌نژاد می‌افزاید: ”هنوز عجایب این قنات و سد آن به‌طور کامل شناخته نشده است و نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.“ او وجود شواهدی در سنگ قبرهای وزوان را دلیلی بر آن می‌داند که پیشینۀ این قنات به دورۀ ساسانی می‌رسد (تصویر ۴).[۱۴]

تصویر 4. سد زیرزمینی قنات وزوان. عکس از احسان جزینی.

تصویر ۴٫ سد زیرزمینی قنات وزوان. عکس از احسان جزینی.

شاخهها و چاهها

در خصوص تعداد و طول سرشاخه‌های قنات زوان میان آنچه در حال حاضر بر جای مانده و آنچه از دانش اهل محل و مبتنی بر وضعیت طبیعی و جغرافیایی منطقه اختلاف است. برایند همۀ اطلاعات این است که قنات وزوان سه سرشاخه داشته است. سرشاخۀ اصلی به طول ۳۵ کیلومتر از بند قنات و ۳۶ کیلومتر از مظهر قنات به سمت شمال‌شرق، یعنی رشته‌کوه کرک، و مشخصاً جوشقان، ادامه داشته است. این رشته، بنا به اظهارات افراد محلی، تعداد زیادی میله چاه داشته که عمق آنها از ۷۰ متر کمتر بوده و عمق مادر چاه ۷۰ متر بوده است. این سرشاخه که در نزدیکی مادر چاه کنونی به دیگر سرشاخه‌ها می‌پیوست، به مرور متروک و میله چاه‌های آن پر شده است. دو شاخه دیگر هر یک به طول حدود پنج تا شش کیلومتر از بند قنات منشعب می‌شود. شاخۀ شرقی به سمت بهداری میمه و شاخۀ غربی به سمت مسجد جامع و پارک میمه امتداد می‌یافته‌اند. سرشاخه‌های مزبور نیز با گذشت زمان و بر اثر بی‌توجهی و لایروبی نشدن متروک شده و در حال حاضر فقط یک سرشاخه کاملاً مشهود است که میلۀ مادر چاه آن به عمق ۱۸ متر در جنوب شهر میمه واقع است. میلۀ چاه‌ها و آثار دو شاخۀ دیگردر روی زمین محو شده و فقط از زیر زمین، از بند قنات، قابل مشاهده است. صفی‌نژاد و دادرس در تحقیقات خود فاصلۀ مادر چاه سرشاخۀ اصلی را تا مادر چاه کنونی ۱۴ کیلومتر برآورد کرده و صریح کرده‌اند که دو سرشاخۀ اصلی قنات که از قدیم وجود داشته متروک شده و سرشاخۀ فعلی باقی مانده است.[۱۵] به هر روی، کارشناسان دادگستری وقت مادرچاهی را تأیید کرده‌اند که بر اساس سند ثبتی سال ۱۳۳۳ش در دشت ریگینه در شمال شهر میمه واقع است (سند هیئت کارشناسان رسمی دادگستری). با توجه وجود میله‌چاه‌هایی در امتداد این مادرچاه، مادرچاه اصلی در نقطه‌ای دورتر واقع است که باید آن را در دشت‌های شمال‌شرقی میمه به سمت دامنه‌های کوه کرکس، در نزدیکی جوشقان، جستجو کرد.

آبدهی قنات

خبرگان محلی آب‌دهی قنات را تا ۱۶۰ لیتر در ثانیه نیز ذکر کرده‌اند و برخی نیز ۱۰۰ لیتر در ثانیه را مطرح می‌کنند. تحقیقات میدانی آب‌دهی قنات را در سال‌های ۱۳۶۸ و ۱۳۷۰ و ۱۳۷۷ به ترتیب ۵۰ و ۲۳ و ۳۶ لیتر در ثانیه ثبت کرده است.[۱۶]

شکافهای فوران آب سرد و گرم

از ویژگی‌های قنات باید از منابع زیرزمینی ذخیرۀ آب آن نام برد. در محل بند قنات در پشت سد مخازن بزرگی به ابعاد حدود ۷x3x4 وجود دارد.[۱۷] پیداست این مخازن به دست انسان کنده شده و حکم مخزن ذخیرۀ آب را دارد که البته از دهلیز باریکی باید وارد آن شد و از طریق میله چاه‌هایی به بیرون راه دارد. از همه مهم‌تر، منابع زیرزمینی است. بدین ترتیب که در پشت سد و در کف کوره، در ۲۰۰ متری بالای بند سه شکاف با نام تنوره یا به اصطلاح محلی کر (‌ker‌) وجود دارد که از دو شکاف آب ولرم و از یک شکاف آب سرد به بیرون می‌جوشد. خبره‌های محلی در این باره محاسبات جالبی دارند مبنی بر اینکه اگر میزان آب‌دهی قنات را که ۱۰۰ لیتر در ثانیه بوده در مدت ۴ ماه یا ۱۲۰ شبانه‌روز بهره‌برداری محاسبه کنیم و برابر ۱٫۶۵۹٫۰۰۰ لیتر می‌شود. از سویی، حجم کانال‌ها یا شاخه‌ها با توجه به طول و عرض و ارتفاع آنها را محاسبه کرده و نتیجه گرفته‌اند که کانال‌ها گنجایش این مقدار آب را ندارد. در نتیجه، این فرضیه را مطرح کرده‌اند که علی‌القاعده آب باید در جای دیگری ذخیره شود و حدس می‌زنند که سه شکافی که از آن آب فوران می‌کند به یک منبع زیرزمینی متصل باشه که آب طی چهار ماه در آن ذخیره می‌شود و در ایام بهره‌برداری به صورت آرتیزین برمی‌گردد و بدین ترتیب، آب‌دهی ۱۰۰ لیتر در ثانیه هموار ثابت می‌ماند. معلوم نیست منابع زیرزمینی چگونه پدید آمده‌اند و حجم آنها چقدر است.

کارکرد سد

از قنات وزوان چهار ماه در سال بهره‌برداری مفید صورت می‌گیرد و چهار ماه در سال قابلیت ذخیرۀ آب دارد و به این منظور، در زمان مشخصی (اول آذرماه) هم دهانۀ کوره و هم دهانۀ پنج دریچه را می‌بستند. امروزه دریچه‌های سد را از ۱۵ آذرماه می‌بندند و ۱۰ فروردین باز می‌کنند. گویا در گذشته اول دی‌ماه تا ۱۵ اسفند این کار صورت می‌پذیرفته و به علت فراوانی آب و برای اینکه سد آسیب نبیند، دریچۀ آخر را باز می‌گذاشتند تا سرریز آن تخلیه شود.[۱۸] برخی منابع شروع باز شدن سد را اول اردیبهشت ذکر کرده‌اند و زمان بسته شدن دریچه‌ها را اول آذرماه.[۱۹] بدین ترتیب، مقدار زیادی آب در پشت سد ذخیره می‌شود و در ابتدای اردیبهشت هم‌زمان با شروع بهره‌برداری به منظور آبیاری نخست دریچۀ فوقانی را باز می‌کنند. ده یا ۱۵ روز طول می‌کشید تا آب دریچۀ اول فروکش کند و آن‌وقت دریچۀ دوم را باز می‌کردند. دربارۀ زمان باز شدن دریچۀ سد دو گونه گزارش شده: یکی ابتدای فروردین‌ماه و دیگری اول اردیبهشت. دربارۀ مدت زمانی که آب یک دریچه تخلیه می‌شود نیز بهنیا ده روز، ولی صفی‌نژاد ۱۵ روز گزارش کرده‌اند و باید اطلاعات دقیق را از خبره‌های محلی پرسید.[۲۰] به این ترتیب، دریچه‌ها یکی پس از دیگری باز می‌شدند تا سرانجام کورۀ قنات باز می‌شد و نوبت به بهره‌برداری از آب‌های ذخیره‌شده در زیر زمین و مانده در کانال می‌رسید. بنابراین، سد و دریچه‌های آن حداقل ۵۰ روز و حداکثر ۷۵ روز قابلیت ذخیرۀ آب دارند، یعنی چیزی در حدود نیمی از مدت بهره‌برداری. تجربۀ سالیان دراز آبیاران و خبرگان محلی دو نکتۀ بسیار قابل توجه را به ما یادآور می‌شود: یکی اینکه آب ذخیره‌شده هیچ‌وقت از بالاترین دریچه بیش از یک متر بالاتر نمی‌رود و دیگر اینکه باز و بسته کردن دریچه‌های سد باید یک‌بار در سال و در زمان‌های معین انجام پذیرد و اگر غیر آن صورت گیرد، در دورۀ ذخیرۀ آب اختلال ایجاد می‌شود.

نظام آبیاری و چگونگی بهرهبرداری از قنات

آب قنات وزوان مانند سایر قنات‌ها میان مردم شهر تقسیم شده است و هر کس از آن سهمی دارد. این سهم از گذشته‌های دور نسل به نسل از پدران به فرزندان به ارث می‌رسیده است. واحد اندازه‌گیری سهم آب حبه است. نحوۀ توزیع آب در قنات وزوان بدین صورت است که این قنات به ۱۲۳۰ سهم (در اصطلاح محلی حبه) تقسیم شده است.[۲۱] حداکثر سهم برای هر نفر ۱۰ حبه و حداقل آن نیم یا ربع حبه بوده است که به این ترتیب، همۀ اهالی شهر در ابتدای کار در آن سهیم بوده‌اند و بعدها عده‌ای به فروش آن به دیگر سهامداران اقدام کرده و در حال حاضر، اکثریت قریب به اتفاق مردم و خصوصاً مردم محلی مالک هستند. هر حبه آب بسته به خروجی آب مقدار مشخصی از زمین را آب‌دهی می‌کند. زمانی که خروجی آب قنات ۱۵۰ اینچ در ثانیه بود، به ازای هر حبه تا پنجاه من می‌کاشته‌اند، ولی در حال حاضرکه خروجی آب کم شده، به ازای هر حبه پنج من باید زیر کشت برود. لازم به ذکر است که هر من حدود ۶۰ تا ۶۲ مترمربع است.[۲۲] بنابراین، باید میان مقدار زمینی که هر کس سالیانه زیر کشت می‌برد و حق آب او تناسب باشد. حق آب میان مردم قابل خرید و فروش است و لزوماً همراه با زمین فروخته نمی‌شود. اراضی تحت کشت این قنات به سه دشت ۱۰۰ هکتاری (جمعاً ۳۰۰ هکتار) تقسیم شده که در آن واحد دو دشت آن به‌طور متناوب زیر کشت قرار می‌گیرد.[۲۳]

نظام آبیاری وزوان از گذشته بدین صورت بوده که همواره فردی را به عنوان میراب انتخاب می‌کردند. میراب باید علاوه بر تجربه و توان آبیاری، اولاً اطلاع کاملی از نظام کشاورزی داشته باشد، یعنی بداند در چه فصلی در کدام بخش چه محصولی باید کاشت که آیش زمین‌ها صورت گیرد و از سویی، باید اطلاع دقیقی از زمین‌های مردم محل داشته باشد، یعنی بداند هر خانواده در کدام منطقه چند قطعه‌زمین و به وسعت چند من دارد. به علاوه، باید بداند هر کس چند حبه آب دارد. میرآب به کمک چند آبیارکار آبیاری را بر عهده می‌گیرد.

در گذشته برای تشخیص اینکه چه مدت باید آب وارد کرت هر کسی شود، از یک کاسه مسی استفاده می‌شد. این کاسه را که زیر آن سوراخ‌هایی تعبیه شده بود در دیگی پر از آب قرار می‌دادند و هر بار که کاسه پر از آب می‌شد، مصرف مقدار مشخصی از آب را نشان می‌داد.

[۱]برای تهیۀ این مقاله آقایان اباذر صرامی، شهردار سابق وزوان؛ محمدرضا شفیعی، شهردار وزوان؛ اکبر رسولی، کارشناس حقوقی نهاد ریاست جمهوری؛ و آقای حسین صمیع، عضو محترم شورای شهر وزوان؛ مستنداتی در اختیارم قرار دادند. از آنان سپاس‌گزارم.

[۲]هانری گوبلو، قنات: فنی برای دستابی به آب، ترجمۀ محمدحسین پاپلی یزدی و ابوالحسن سروقد مقدم (مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱)، ۱۰٫

[۳]سال‌ها پیش، هنگامی که در جادۀ تهران-اصفهان مسافرت می کردم، تابلوها هر دو کیلومتر فاصله را می‌شمرد و تا جایی که به یاد دارم، تابلوآبی رنگی که در ابتدای شهر وزوان نصب شده بود شمارۀ ۹۸ را نشان می داد؛ یعنی ۹۸ کیلومتر مانده به اصفهان. بعدها بر اثر توسعۀ شهر، ورودی به اصفهان که دروازۀ تهرانش می‌گفتند عقب‌تر کشیده شد و فاصلۀ وزوان به اصفهان به ۸۵ کیلومتر تقلیل یافت.

[۴]قنات وزوان نام‌های متفاوت داشته است و مردم محلی آن را قنات بزرگ یا قنات سروارچه یا قنات پاقلعه می‌نامیده‌اند. در سال‌های اخیر، که به پیشینۀ تاریخی آن بیشتر توجه شده، آن را قنات تاریخی وزوان می‌نامند. دکتر صفی‌نژاد با توجه به اهمیت این قنات نام قنات افتخار را پیشنهاد داده و به نظر می‌رسد نام وزوان باید حتماً پسوند آن باشد. با توجه به پیشینۀ پیش از اسلام، ”قنات باستانی وزوان“ مناسب‌تر به نظر می‌آید.

[۵]دکتر صفی‌نژاد در پیامی صوتی که برای مردم وزوان ارسال کرد، تصریح می‌کند که باستان‌شناسان این قنات را متعلق به دوران ساسانیان می‌دانند.

[۶]در کاتالوگ‌های شهرداری وزوان ۴۳ ثبت شده است.

[۷]صفی نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان  اصفهان (تهران: مؤسسۀ گنجینۀ ملی آب ایران، ۱۳۷۹)، ۴۳٫

[۸]صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۴۲٫

[۹]‌”چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی / صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.“ از سروده‌های میرفندرسکی.

[۱۰]در ملاقاتی که در شهر نزوی در کشور عمان با یک متخصص قنات و تبعۀ عمان داشتم، ضمن گفت‌و‌گویی دربارۀ افلاج عمان از قناتی با سد زیرزمینی سخن به میان آوردم. ایشان اظهار داشت نمونۀ آن را در بازدید از قنات‌های یزد دیده است. باید بیفزایم که در کشور عمان قنات‌هایی قرار دارد که به آن فلج می‌گویند و اعتراف دارند که این سبک حفر قنات از ایرانیان به آن کشور راه یافته. جالب اینکه برخی از این فلج‌ها را مهیای بازدید گردشگران کرده‌اند و از قناتی با نام فلج دارس بازدید کردم.

[۱۱]معمولاً هنگام گفت‌وگو دربارۀ مزایا و معایب قنات‌ها، یگانه عیبی که بر آن می‌گیرند این است که خروجی آب آن قابل کنترل نیست و در همۀ فصل‌های سال جریان دارد. در نتیجه، آب‌های زیر زمینی را تخلیه می‌کند. کاریز مدام باعث تخلیۀ آب زیرزمینی می‌شود. در فصولی که به آب احتیاج نیست و یا احتیاج به آب خیلی کم است، امکان جلوگیری از جریان و یا کنترل کاریز وجود ندارد.

حال آنکه این یگانه عیب نیز، اگر عیبی باشد، در سد وزوان پیش‌بینی و برای آن چاره‌اندیشی شده است. نیاکان ما در وزوان در زمان‌ها بسیار دور که همانا دورۀ ساسانیان است، با احداث سد زیر زمینی اولاً مانع جریان بی‌جهت آب در فصل‌های پاییز و زمستان شده‌اند و ثانیاً مشکل کمبود آب را در فصل‌های بهار و تابستان حل کرده‌اند.

[۱۲]در واقع، آثار دو سد دیگر، علاوه بر سد موجود در قنات وزوان، قابل مشاهده است و گویا پیش از این سد، دو سد دیگر احداث شده و چون تخریب شدند، ناچار سد سوم را احداث کرده‌اند. بنگرید به صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۴۳٫

[۱۳]عبدالکریم بهنیا، قناتسازی و قناتداری (تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۸)، ۱۳۹٫

[۱۴]صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۷۷٫

[۱۵]صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۴۳٫ میلۀ چاه‌های هر دو شاخه در گذشتۀ نه چندان دور در زمین‌های میمه وجود داشته، ولی به مرور زمان بر اثر گسترش خانه‌سازی در شهر میمه و بی‌توجهی به اهمیت آنها پر شده و عملاً این شاخه‌ها را غیر فعال کرده است. جای تأسف بسیار است که در کشور ما ارزش آثار باستانی دانسته نمی‌شود. قناتی که بیش از هزار سال کارکرد داشته و نیاکان ما طی قرن‌ها با جان و دل از آن مراقبت کرده‌اند، متأسفانه بر اثر بی‌توجهی و برخی مسایل موهوم به راحتی نابود می‌شود. در سال‌های گذشته همواره حوادثی را که برای قنات پیش آمده و از جمله تخریب چاه‌ها یا انداختن اشیاء و لاشۀ حیوانات در چاه‌های قنات به دست افراد نادان یا مغرض را با واسطه از زبان اهل محل شنیده‌ام.

[۱۶]صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۴۱٫

[۱۷]برگرفته از کاتالوگ‌های شهرداری وزوان.

[۱۸]برگرفته از کاتالوگ‌های شهرداری وزوان.

[۱۹]بهنیا می‌نویسد: ”دریچه‌ها را با سنگ و سیمان می‌بندند.“ بنگرید به بهنیا، قناتسازی و قناتداری، ۱۳۹٫ این گفته دور از واقع است. زیرا اگر منظور سالیان قدیم است که سیمانی در کار نبوده و اگر منظور امروزه است، تا جایی که اطلاع دارم، به علت فرو کش کردن سطح آب از دریچه‌ها استفاده نمی‌شود و برای کوره هم چند سالی است شیر فلکه‌ای بزرگ تعبیه شده است. بنده مکرر از قدما می‌شنیدم که در گذشته، دریچه‌ها را با اشیای مختلف از جمله پارچه‌های مستعمل و حتی پالان‌های فرسودۀ الاغ‌ها می بستند.

[۲۰]بهنیا، قناتسازی و قناتداری، ۱۳۹؛ مصاحبۀ نگارنده با صفی‌نژاد.

[۲۱]خبرگان محلی، از جمله آقای طاحونه، ۱۲۰۰ سهم ذکر می‌کنند و صفی‌نژاد و دادرس نیز ۱۲۰۰ سهم را ثبت کرده‌اند. بنگرید به صفی‌نژاد و دادرس، سد زیرزمینی قنات وزوان، ۱۰۸٫

[۲۲] واحد اندازه گیری زمین در وزوان از قدیم من بوده و هر من حدود ۶۰ تا ۶۲ متر مربع است

[۲۳]بنگرید به

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.